طي يك دهه اخير كه جامعه جهاني بسوي افغانستان توجه نموده است، كمك هاي نيز با افغانستان صورت گرفته كه هرچند در شمار چيز بزرگي مشاهده مي شود اما با وجود اين همه تا حال افغانستان در جمع كشورهاي فقير جهان شمرده مي شود اينكه دلايل فقير بودن و فقير ماندن افغانستان با وجود اين همه كمك هاي جامعه جهاني چه بوده است؟ موضوعي است كه گروپ رسانه ی اصلاح آن را با استاد سیف الدین سیحون استاد پوهنځی اقتصاد پوهنتون کابل و کارشناس مسایل اقتصای ضمن پرسش ها ي مطرح نموده است، كه اينك پاسخ ها و تحليل ايشان در اين رابطه خدمت خوانندگان محترم تقديم مي گردد.
ادارهء گروپ رسانه ی اصلاح
گروپ رسانه ی اصلاح :
آنطوری که انتظار میرفت در اين يك دهه اقتصاد كشور رشد چشمگیری نداشته است اگر داشته است محدود بوده است به نظر شما علت و انگیزه آن چه بوده و سيستم اقتصاد كشور چه نقاط ضعف دارد؟
استاد سیحون:
اقتصاد در افغانستان بیشتر متکی به کمک های خارجی بوده، چون اساسا در همه جهان این کمک ها وجود دارد، اما این کمک ها کمک های نیستند که برای توسعه اقتصادی یک کشور انحصار پیدا کند، بیشتر حصه این کمک ها طوری تنظیم می شود، که به کشور اصلی پس بر می گردد، ازینرو، این کمک ها برای زیربناها اختصاص نیافته مثلا زراعت و همچو مثال های دیگر…
همچنان پیشرفت های دیگر نیز وجود دارد، در حدود شرکت سازی، مخابرات، سرمایه گذاری در بخش ساختمان، اما عموما در بخش زیربناها افغانستان کمک نشده. بناء75 ملیون دالری که با افغانستان کمک شده هشتاد فیصد آن، پس به کشور های اصلی برگشت کرده است، و بیست در صد آن در داخل افغانستان به مصرف رسیده است، این امر نشان میدهد که ما در حقیقت مدیریت مطلوب نداشتیم، بنا بر ناتوانی که دستگاه دولت داشت، فسادی که در درون وجود داشت و همچنان نارسائی که در برنامه ها و ستراتیژی ها وجود داشت و مشکلات دیگر، باعث شد که ناتوانی در داخل انکشاف کند، وهمچنان منابعي که در داخل افغانستان بود و فرصت برای جمع آوری و انکشاف آن وجود داشت به هدرف رفت، و برای استخراج منابع افغانستان ستراتیژی تنظيم نشد، مالیه گرفتن زیاد مطرح نشد بخاطریکه فساد مانع شد که این بخش شکل بگیرد، به خاطر نبود فلسفه ی اقتصادی، نبود برنامه سیاسی، یک برنامه مدیریتی محکم و هدفمند، بی توجهی به اشتغالگری، بی توجهی به مسائل اقتصادی از جانب دولت و فساد فراگیر، این ها هستند چهره واقعی اقتصاد افغانستان در دهه سال گذشته.
گروپ رسانه ی اصلاح:
مارگ گراسمن نماينده ويژه امريكا در امور افغانستان و پاكستان گفته بود كه پس از خروج نيروهاي خارجي در سال 2014 ميلادي، اقتصاد افغانستان به مشكلاتي مواجه خواهد شد و بانك جهاني طي گزارشي اعلان كرد ه بود كه دولت كابل پس از خروج نيروهاي خارجي حداقل توانايي پرداخت معاشات نيروهاي امنيتي خود را ندارد، همچنان داکتر عمر زاخیلوال، وزیر مالیه افغانستان نيز به اين باوراست که رشد اقتصادی افغانستان پایدار نبوده و متکی به کمک های جامعه جهانی می باشد، زیرا کاهش در کمک های جامعه جهانی کاهش در رشد اقتصادی می باشد. شما اين پيش بيني ها را چگونه مي بينيد و چه راه حل براي بحران اقتصاد كشور بعد از سال 2014 مي دانيد؟ آيا وعده هاي جامعه جهاني چه در كنفرانس شيكاگو و همچنان كنفرانس توكيو، براي تدوام كمك بعد از خروج نيروهاي خارجي از كشور مي تواند اين تشويش را رفع سازد؟
استاد سیحون:
افغانستان هم تهدید ها دارد و هم فرصت ها دارد، تهدید هایش این است که کمک های خارجی کم می شود، نا امنی گسترش پیدا می کند، در حقیقت کشورهای که برای سیاست افغانستان بحران زایی می کنند همیشه بحران خلق می کنند، اما در پهلوی آن، افغانستان فرصت ها و امکانات نیز دارد، افغانستان دارای منابع است، افغانستان کشوری منطقوی است، افغانستان دارای مواد معدنی است، بهترین و بزرگترین منبع آبی منطقه است، افغانستان مردم زحمتکش دارد، اینها اگر مدیرت شود، افغانستان کشوری میتواند باشد که لا اقل برنامه ریزی کند، و برای توسعه اقتصادی متکی بر برداشت های خود حرکت کند، اما تهدیدات هم به آن حد که مردم آن را بزرگنمایی می کند وجود ندارد، افغانستان وعدة 1،4 ملیارد دالر از شیگاگو گرفت و همچنان توقعه میرود که 5 ملیارد دالر کمک دیگر از کنفرانس توکیه بگیرد، بناء، به عقیده من نگرانی از قطع کمک ها وجود ندارد، منتهی نگرانی از قطع کمک ها که هر کشور به میل خود مصرف می کرد، کم می شود و یا قطع می شود که آنها به درد توسعه اقتصادی افغانستان نمی خورد، بناء، به نظر من این 4 و 5 ملیون دالر که تقریبا هشت میلیون دالر می شود، اگر این ها به طور درست به مصرف برسد این بهتر است از مصرف زیاد وجوهی که ما آن را به مصرف رسانیده نتوانیم، عقلانی و منطقی هم همین است که ما توانائی مصرفی خود را دریافت کنیم، کمک بیش از حد به افغانستان، افغانستان نه جذبش میتواند و نه ظرفیتش را دارد و به یغما برده می شود. بناء افغانستان فرصت زیاد دارد که اقتصاد به پای خود داشته باشد اگر برنامه ریزی دقیق داشته باشد. بالآخره باید گفته شود که این کار به مردم افغانستان هم مربوط می شود که در انتخابات به مردمي رای بدهند که اینها منافع شخصی و فردی خود را فرو بگذارند، و بروند به طرف منافع ملی همچنان و مردم را به طرف توسعه اقتصادی بسیج بکنند، و توسعه اقتصاد چنان که در کشور های دیگر وجود دارد در افغانستان نیز وجود خواهد داشت.
گروپ رسانه ی اصلاح :
به نظر شما رابطه بين رشد سياست و رشد اقتصاد چگونه است يا رشد سياست در خدمت رشد سكتور اقتصاد باشد يا هم برعكس و افغانستان از اين ناحيه به كدام سو روان است و كدام يك را در خدمت ديگرش قرار داده است؟
استاد سیحون:
به نظر من روابط اقتصادی و روابط سیاسی یک رابطه بهم پیوست است، ما اقتصاد و سیاست را دو چیز جدا ارزیابی نمی کنیم، ما تا زمانیکه اجتماع بلند می رود، استخدام بلند می رود، و تا زمانیکه آرامش و امنیت به خاطر توسعه اقتصاد بلند می رود، ثبات سیاسی را به بار می آورد، از دید دیگر هم ثبات سیاسی مثلا نگاهی عقلانی به مسائل سیاسی، تعهد ا خلاقی، تعهد سیاسی، فضیلت و تقوا و توان تطبیق پروژه ها، ایمانداری و توانائی، و مسئولیت کار کردی، این ها همه زمینه می شود برای این که اقتصاد در این زمینه شگوفا شود، اولویت به عقیده من مطرح نیست، همگرایی و همگامی مطرح است. در کشور های پسمانده فعالیت اقتصادی توجیه می شود برای اینکه اقتصاد سیاست را توجه میدهد و در حالتی که بحرانی باشد به برنامه های اقتصادی زیاد توجه می شود، شما به کاندیدهای ریاست جمهوری نظر کنید، مردم بیشتر به نان، غذا و پوشاک و مسکن خود می اندیشند و بعد به مسائل روابط به کشورها، حقوق بشر و حقوق زن و چیز های دیگر، بناء، در این جا هر دو مسئله مهم است و هیچکدام برتری به یک دیگر ندارد.
گروپ رسانه ی اصلاح :
شماری از آگاهان می گویند که حکومت هیچ راهکاری برای بیرون رفت از مشکلات اقتصادی و اجتماعی مردم افغانستان ندارد و به همین دلیل مردم با درماندگی بزرگی رو به رو شده اند طرح و پيشنهادات شما براي رهايي مردم از درماندگي و بيرون رفت كشور از مشكلات اقتصادي چيست؟
استاد سیحون:
اگر کسی چنین طرح ساده برای بیرون رفت داشته باشد بالآخره به میدان قدم بگذارد و اداره امور را به دست بگیرد، عرض من اینست که اولا تقوا، مدیریت و فلسفه سیاسی و بینش عقیدتی و فکری تیم سیاسی برای من مهم است که این باید تغییر بکنند، به این معنی که اینها باید تعهد در برنامه های توسعه ا قتصادی و سیاسی برای مردم انعکاس دهند ، ظرفیت های داخلی را توسعه بدهند، ظرفیت نیروی افغانستان را به کار بگیرند، افغانستان را امیدوار بسازند که میتواند بدون کمک کشور های خارجی توسعه بدهند، تقوا و فضلیت شهروندی و برابری حقوق اجتماعی افراد که ضامن سعادت مردم است را تعهد دهند، مردم با مهربانی خود به آینده خود خوشبین مي شوند، و از امکانات محدود برای تحقق اهداف خودشان کار بگیرند، افغانستان با همین نوع همگرایی می تواند با سرعت، رشد اقتصادی داشته باشد.
گروپ رسانه ی اصلاح :
سيستم اقتصادآزاد چه قدر مفيد براي اقتصاد كشور و رفع درماندگي اقتصادي افغانستان است و مي تواند براي اين همه مشكلات پاسخ گو باشد، مزايا و نقايص اين سيستم با درنظرداشت وضعيت افغانستان چيست؟
استاد سیحون:
در بحث اقتصاد بازار باید بگویم که اولا باید زمینه ها و پیشرفت ها بازار مساعد شود، اقتصاد بازار به زیر ساختار های لازم ضرورت دارد، به فرهنگ و قوانین ضرورت دارد، به امکانات ضرورت دارد، به تربیت و ارزش انسانی ضرورت دارد که در افغانستان باید مساعد شود و از طرف دیگر، اقتصاد بازار رقابت است، قیمت پائین است، باز بودن همه جانبه فعالیت بودن، همچنین مالکیت و ضمنا فرصت های قرضه دهی و تبادله کالا های آزاد بدون مداخله، عدم فساد و شفافیت و خیلی چیزی های دیگر که باید باشد که متاسفانه در افغانستان به نام بازار، بازار آزاد نیست، چیزی که در افغانستان وجود دارد یک انحصار خصوصی است، انحصار چند گروه قدرتمندی مافیایی که به نام بازار شناخته می شود، که به بازار آزاد ارتباط ندارد، ولی بازار به مفهومی نیو لیبرال یا محافظه کار می ماند که در اینجا یک نقش فعال سیاسی ندارد و بخش نظارتی ندارد و کار امور را هم به پیش نمی برد، به نظر من این اشتباه است، دولت میتواند به پالیسی اقتصادی، سیاسی، انسانی و اقتصادي به منظور مهار کردن درست، به منظور تنظیم امور بازار درست و رهبری و مدیرت کردن توجه لازم نماید، و فضاء را هم برای توسعه اقتصادی بر مبنای بخش خصوصی باز بکند، اما بخش خصوصی با قانون مندی و با رویکرد موثر با توجه به نهاد ها و ارزش های انسانی و اجتماعی میتواند که در حوزه ي که مؤثر در فعالیت است بپردازد، اما انحصاری خصوصیکه در دولت وجود دارد راه را برای دزدی و غارت بخش خصوصی باز میکند، ا رتباط به بازار آزدا ندارد، آنچه که در افغانستان وجود دارد به نام بازار وجود ندارد، انحصار خصوصی است و ا نحصار شرکت های خصوصی است، بازار آزاد به معني فروشنده آزاد است، اقتصاد فروشنده است، اقتصاد تولیدی است، با عملکرد موثر اقتصاد اگر چه اقتصاد تجارتی هم باشد برمبنای کیفیت و معیار خدمات است که ارائه می شود و كيفيت در نظر گرفته مي شود.